رونمایی از «ناخن کشیدن روی صورت شفیع‌الدین» اثر قاسم فتحی، در مشهد نمایشگاه نقاشی خط «حلقه عشاق» به یاد رضا مافی در مشهد پیام وزیر ارشاد به هنرمندان پیشکسوت شاعر پادشاه فصل‌ها، پاییز‌های مشهد را دیده بود درباره جمشید و نادر مشایخی، بازیگر و آهنگ‌ساز ایرانی به بهانه زادروز پدر و پسر هنرمند پرونده «توماج صالحی» مختومه اعلام شد رویکرد اصلی دکه مطبوعات، فروش نشریات و کتاب است انتشار «آتش نهان» آلبوم جدید پرواز همای بازیگران جایگزین سارا و نیکا در سریال پایتخت ۷ معرفی شدند + فیلم و عکس رقابت فیلم سینمایی «احمد» در جشنواره بین‌المللی فیلم مسلمانان کانادا ماجرای تغییر ناگهانی سالن اجرای نمایش «خماری» و حواشی آن چیست؟ بازگشت چهره‌ها به چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر درگذشت «سیداحمد مراتب»؛ نخستین ایرانی که بر بام خانه کعبه اذان گفت + فیلم مشهدی‌ها در کمین صید سیمرغ | نگاهی به مهم‌ترین آثاری که شانس حضور در جشنواره فیلم فجر را دارند برنده جایزه گنکور متهم شد | مسئله اقتباس بدون مجوز و نقض محرمانگی پزشکی جشنواره بین‌المللی شعر فجر فراخوان داد + جزئیات بزرگ تر‌ها چطور شاهنامه را به کودکان یاد بدهند؟ ۱۰۵ فیلم، متقاضی حضور در چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر شدند
سرخط خبرها

یادی از رهی‌معیری به‌مناسبت سالروز درگذشت او | همچون بنفشه سر به گریبان

  • کد خبر: ۴۹۶۹۴
  • ۲۴ آبان ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۲
یادی از رهی‌معیری به‌مناسبت سالروز درگذشت او | همچون بنفشه سر به گریبان
شاید اگر در آغاز قرن اخیر همه هیاهوهای ادبی به دعوای شعر نو و مخالفانش معطوف نمی‌شد، غبار برخاسته از این دعواها نمی‌نشست بر صاحبان نام‌های درخشانی که بی‌هیچ دعوا و ادعایی در عرصه هنرنمایی خویش بهترین بودند و بهترین شعرها را در حال‌وهوای خویش سرودند؛ نام‌های درخشانی چون رهی‌معیری.
یوسف بینا | شهرآرانیوز - محمدحسن معیری مشهور به رهی‌معیری که در روز دهم اردیبهشت۱۲۸۸ در تهران زاده شد و در روز بیست‌وچهارم آبان ۱۳۴۷ در تهران بر اثر ابتلا به بیماری سرطان درگذشت و در گورستان ظهیرالدوله به‌خاک سپرده شد، یکی از سرآمدان غزل‌سرایی معاصر ایران است که اگرچه منتقدان ادبی با توجه به کلیات غزل‌هایش او را در شمار شاعران بازگشتی و مقلد سعدی در غزل‌سرایی می‌دانند، اما وقتی به برخی غزل‌های او همچون «اشکم، ولی به‌پای عزیزان چکیده‌ام...» با دقت همه‌جانبه‌تری بنگریم، مقام او را در میان غزل‌سرایان معاصر ایران و حتی سرایندگان «غزل‌نو» مقام ویژه‌ای خواهیم یافت.


برخی غزل‌های رهی به‌حدی زیباست که حتی مخالفان شعر کلاسیک و دشمنان غزل‌سرایی نیز بر زیبایی این غزل‌ها صحه گذاشته و ابیاتی از آن‌ها را نمونه‌های عالی «شعرناب» خوانده‌اند.

زبان روان و موسیقی لطیف و عاطفه سرشار، سه ویژگی مهم در شعر‌های رهی‌معیری است که جمع این سه ویژگی در غزل‌هایش منحصربه‌فرد است. صدالبته رهی‌معیری شعر‌های غیرتغزلی بسیاری در قالب‌های مثنوی و قطعه و رباعی سروده و قطعات طنزآمیز سیاسی‌اش در مطبوعات وقت با نام‌های مستعار به شهرتی فراگیر دست یافته است، اما همچنان باید گفت هنر اصلی رهی‌معیری در غزل‌سرایی است و نیز تصنیف.

تسلط رهی‌معیری بر موسیقی ایرانی و سال‌ها فعالیتش در کنار موسیقیدان‌های بزرگ ایران از جمله در برنامه «گل‌های رنگارنگ» رادیوایران، در کنار استادی او در به‌کاربردن زبان فارسی به روان‌ترین و لطیف‌ترین و سرشارترین شکل، از رهی‌معیری تصنیف‌سرایی بی‌بدیل ساخت. چه کسی است که در نیم‌قرن اخیر زیسته و گوشی به موسیقی درست ایرانی سپرده باشد و تصنیف‌های درخشان رهی را در آواز خنیاگران بزرگ نشنیده باشد؟ ازجمله تصنیف «خزان عشق» (شد خزان گلشن آشنایی...) به‌آهنگ‌سازی زنده‌یاد بدیع‌زاده، تصنیف «کاروان» (همه شب نالم، چون نی...) به‌آهنگ‌سازی زنده‌یاد مرتضی محجوبی، تصنیف «دیدی که رسوا شد دلم» به‌آهنگ‌سازی زنده‌یاد علی تجویدی، تصنیف «امید زندگانی» (از بوسه‌ای زنده‌ام کن...) به‌آهنگ‌سازی زنده‌یاد روح‌ا... خالقی و ده‌ها تصنیف دیگر.


البته همان سه ویژگی مهم در غزل‌های رهی باعث شده است که علاوه بر تصنیف‌ها، غزل‌هایش نیز دستمایه ساخت تصنیف‌های درخشانی شود که آن‌ها را بار‌ها با صدای جاودانانی همچون بنان و شجریان شنیده‌ایم.

علاقه رهی‌معیری به غزل عاشقانه و مضامین تغزلی در دیگر اشعار و سروده‌هایش ناشی از عشق جاودانه اوست؛ عشقی ناکام به معشوقه‌ای نام‌دار که تا پایان عمر با رهی ماند و مایه شاعری او شد.


رهی‌معیری در دوران جوانی عاشق بانویی شد که مشغله‌های سیاسی‌اش در آن روزگار شهره خاص‌وعام بود و گویا رهی به تشویق همین معشوقه به همکاری با مطبوعات روی آورد و شعر‌های طنزآمیز سیاسی سرود و این طنزسروده‌ها را در حال‌وهوا‌های فکاهی‌انتقادی درباره مسائل روز با نام‌های مستعاری همچون «زاغچه»، «شاه‌پریون»، «گوشه‌گیر» و «حق‌گو» در روزنامه‌ها و مجله‌های دهه‌های ۲۰ و ۳۰ و ۴۰ منتشر کرد.


با این حال، فضای خانوادگی و فرهنگی رهی‌معیری و مشاغل اداری او از جمله کار در سمت ریاست انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه‌وهنر (صنایع) و کتابخانه سلطنتی ایران و نیز عضویت در انجمن موسیقی ایران و کوشش برای تأسیس انجمن ادبی فرهنگستان و عضویت مؤثر در آن و فعالیت‌های دیگری از این دست، باعث شده بود که چهره‌ای سیاسی از این شاعر در حافظه تاریخی ایران نماند و همگان او را با همان عاشقانه‌های جاودانه‌اش بشناسند؛ عاشقانه‌هایی که برخاسته از عشقی پرشور بود، همان عشق ناکامی که رهی را تا پایان عمر وفادار به خود نگه داشت.

در پایان این یادداشت، ضمن گرامی‌داشت نام و یاد این شاعر بزرگ و دعوت مخاطبان به مطالعه دیوان اشعارش، مطلع شماری از درخشان‌ترین غزل‌هایش را می‌آوریم که پس از کلام خدا و اولیایش، سخنی والاتر از شعر بر زبان بشر جاری نشده است. این جمله را درباره ارزش شعر نباید شعاری و هیجانی قلمداد کرد، زیرا به‌باور نگارنده این سطور، برگرفته از سخن بزرگانی همچون نظامی عروضی (نویسنده بزرگ ایرانی در قرن چهارم هجری‌قمری) و نیز فیلسوفانی همچون هایدگر (فیلسوف آلمانی معاصر) است.

باری، پیش از هر سخنی که درباره رهی‌معیری بتوان گفت، شعر رهی‌معیری بهتر می‌تواند نشان‌دهنده اهمیت او در غزل فارسی باشد.

اشکم، ولی به‌پای عزیزان چکیده‌ام
خارم، ولی به سایه گل آرمیده‌ام

*** 

چون زلف توام جانا در عین پریشانی.
چون باد سحرگاهم در بی‌سروسامانی

*** 

ساقی بده پیمانه‌ای زآن می‌که بی‌خویشم کند
بر حسن شورانگیز تو عاشق‌تر از پیشم کند

*** 

نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی
نه بر مژگان من اشکی نه بر لب‌های من آهی

*** 

آن‌قدر با آتش دل ساختم تا سوختم
بی‌تو‌ای آرام جان یا ساختم یا سوختم

*** 

در پیش بی‌دردان چرا فریاد بی‌حاصل کنم
گر شکوه‌ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم

*** 

خیال‌انگیز و جان‌پرور چو بوی گل سراپایی نداری
غیر از این عیبی که می‌دانی که زیبایی

*** 

ساقیا در ساغر هستی شراب ناب نیست
وآنچه در جام شفق بینی به‌جز خوناب نیست

*** 

تو را خبر ز دل بی‌قرار باید و نیست
غم تو هست، ولی غمگسار باید و نیست

*** 

لاله دیدم روی زیبای توام آمد به‌یاد
شعله دیدم سرکشی‌های توام آمد به‌یاد

*** 

تا دامن از من کشیدی‌ای سرو سیمین‌تن
من هر شب ز خونابه دل پر گل بود دامن من
 
*** 

نسیم وصل به افسردگان چه خواهد کرد
بهار تازه به برگ خزان چه خواهد کرد

*** 

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
 
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->